اخبار ایلک - با مقایسه انقلاب اسلامی با انقلابهای آمریکا، فرانسه و روسیه، به این سؤال پاسخ می رسیم که علت ماندگاری و موفقیت آن در این چهل سال چه بوده است
به گزارش اخبار ایلک از خبرگزاری فارس، "اریک هابسبام" مورخ مشهور انگلیسی معتقد است که انقلاب اسلامی ایران، اولین جنبش اجتماعی در دوران معاصر است که سنت سالهای ۱۷۸۹ و ۱۹۱۷ میلادی را رد کرده است.
منظور هابسبام از سنت ۱۷۸۹، انقلاب فرانسه، و از سنت ۱۹۱۷، انقلاب روسیه است. از نظر او در انقلاب فرانسه، "بورژوازی" فرانسه علیه "اشراف" بهپاخاست و در انقلاب روسیه نیز طبقه"پرولتاریا" (کارگران) علیه بورژوازی قیام کرد.
بنابراین هر دوی انقلابها "خاستگاه طبقاتی" داشتند در حالیکه انقلاب اسلامی ایران، خلاف این قاعده است. پس به یک معنا، اساسا انقلاب اسلامی ایران قابل مقایسه با سایر انقلابهای جهان نیست.
اما از منظری دیگر، یک روش علمی برای فهم بهتر و درست از وضعیت و جایگاه نظامهای سیاسی، "مقایسه"ی آنها با ساختارها و نظامهای مشابه است. از دل این مقایسه است که میتوان فهمید یک نظام سیاسی تا چه اندازه به اهداف و آرمانهای خود رسیده است، آیا موفق بوده یا ناموفق؟ کارآمد بوده یا ناکارآمد؟ و اینکه چه محاسن و معایبی را داشته است.
این مقایسه، مخصوصا برای انقلاب اسلامی که همواره از سوی دشمنان، با "سیاهنمایی" مواجه بوده و اساسا دستاوردها و پیشرفتها نادیده گرفته میشود، یک ضرورت است.
یک میلیون کشته در عرض چهار سال
برای مثال، «انقلاب آمریکا پنج سال، 6 سال قبل از انقلاب فرانسه است؛ یعنی حدود سال ۱۷۸۲. البته آن وقت آمریکا جمعیت 5,4 میلیونیای بیشتر نداشته. یک حرکتی کردند، یک دولتی تشکیل دادند، شخصیتهایی سر کار آمدند - مثل همین شخصیت معروف جورج واشنگتن و دیگران و دیگران - لیکن اینها هم همینطور.
بعد از آن حرکت اولیهای که اینها انجام دادند، ملت آمریکا محنتها کشیدند و جنگهای داخلی عجیب و غریبی را پشت سر گذاشتند، که در یکی از جنگهای داخلی - که مهمترین جنگ داخلی بین شمال و جنوب است؛ یعنی در واقع شمال شرقی و جنوب شرقی؛ چون آن وقت غرب آمریکا تازه هنوز در اختیار این کشور و این دولت قرار گرفته بود - در طول چهار سال اقلاً یک میلیون نفر کشته شدند.
البته آن وقت آمار هم وجود نداشته؛ آن کسانی که نوشتند و حرف زدند، این را میگویند. تا بالاخره بتدریج بعد از گذشت تقریباً صد سال از استقلال آمریکا، دولت یک استقراری پیدا کرده و توانسته حرکت خودش را در همان بسترهای قبلی ادامه بدهد.» ۱۹/۵/۹۰
سلطنتطلبها برگشتند
یا «فرض کنید مثلاً انقلاب معروف فرانسه -که معروف به انقلاب کبیر فرانسه است- خب واقعاً انقلاب بود، یک انقلاب کامل و همهجانبه و با حضور مردم؛ با آن حوادث تلخ که اتّفاق افتاد، انقلاب بالاخره به پیروزی رسید امّا بقای این انقلاب به پانزده سال هم نرسید. انقلاب ضدّ سلطنت بود؛ کمتر از15 سال بعد از شروع انقلاب، سلطنت ناپلئون شروع شد؛ یک سلطنت مطلقهی کامل؛ بعد هم بکلّی انقلاب فراموش شد! همان کسانی که رفته بودند، خانوادهای که با انقلاب برافتاده بودند، همانها برگشتند، سلطنت کردند، سالهای متمادی حکومت کردند؛ بعد باز مردم یک سر و صدای دیگری کردند، دوباره همینجور؛ در حدود صد سال این کشمکش در فرانسه وجود داشت تا بالاخره آن جمهوریتی که انقلاب به دنبال آن بود، بعد از حدود نود سال یا صد سال برقرار شد؛ نتوانستند نگه دارند انقلاب را.» ۱۹/۱۰/۹۴
از انقلاب فقط اسمش باقی ماند
انقلاب روسیه نیز سرنوشتی مشابه دو انقلاب دیگر داشت. مثلا «بیست سال بعد از انقلاب اکتبر یعنی سال ۱۹۳۷ شوروی را نگاه کنید؛ اینها را من و امثال من یادمان است؛ دیکتاتوری سیاه استالین بر شوروی در آن بیست سال حاکم بود، که صدها هزار آدم به جرم مخالفت با حکومت استالین یا توهّم مخالفت اعدام و نابود شدند! و چند برابر آن در سیبری، تبعید شدند و چه شدند! تمام رؤسای سطح اول انقلاب، یکسره بهوسیلهی کسانی که بعداً وارث آنها بودند، اعدام، یا فراری شدند و عدهای در تبعید کشته شدند!...
این دیکتاتوری، با حفظ مبانی انقلاب نبوده؛ یعنی استالین، یک تزار واقعی بود. فقط از خانواده رُمانف نبود، فرد دیگری بود؛ اما یک تزار و یک پادشاه مطلق بود! من گمان نمیکنم هیچ پادشاهی که در قصر «کرملین» حکومت کرده بود، به قدر استالین پادشاهی کرده باشد! چون او هم در همان قصر و با همان تشریفات و همان امکانات و همان زندگی و اینها بود.
استالین، تنها چیزی که از انقلاب حفظ کرد، آن نیمتنهای بود که تا آخر عمرش به شکل یک فرم میپوشیدند که تا بالا دکمه میخورد! آن را هم به مُجردی که مرد، اعقابش همان چند نفری که بودند کنار گذاشتند و هیچچیز دیگر نماند؛ تمام شد! از انقلاب، فقط اسمش ماند.» ۱۵/۱۲/۷۷
انقلاب اسلامی، قاعدهی مستثنای قرن معاصر
با این توضیحات، «[انقلاب اسلامی] نخستین انقلاب بزرگ تاریخ انقلابهای دنیا در طول قرنهای اخیر است که توانسته خط مستقیم و جهتگیری خود را در یک چنین مدت طولانی حفظ کند؛ این سابقه ندارد... اولین انقلابی که با مردم شروع کرد، با مردم ادامه داد، حرف خود را عوض نکرد، راه خود را تغییر نداد و اهداف خود را کم و زیاد نکرد، انقلاب اسلامی ایران است.
این انقلاب به نام خدا و برای مردم و برای عدالت و استقلال و آزادی آغاز شد و این راه را همچنان ادامه داده است. هنوز شعارها همینهاست و به توفیق الهی این شعارها همچنان خواهد بود.» ۱۹/۱۱/۸۳ در حقیقت، «انقلاب اسلامی توانست آزادی را به این ملت بدهد و در کمترین فاصله -که موجب حیرت دنیا شد- همین مردم را که قرنها معنای رأی دادن و معنای دخالت کردن در امور کشور را نتوانسته بودند بهطور ملموس بچشند، پای صندوقهای رأی بیاورد و آنها را با همان شیوهای که دنیای مدرن آن را معتبر میداند و نمیتواند کمترین خدشهای در آن وارد کند، در امور کشور دخیل نماید.» ۱۹/۱۰/۸۱
چه باید کرد؟
«خب، این تا حالا تحقق پیدا کرده؛ از حالا به بعد چی؟ آنچه که من میخواهم بگویم، همین یک جمله است: از حالا به بعد تکلیف نسل جوان کنونی و عمدتاً دانشجوئی همین است که این خط را در همان جهتگیری، به سوی تکاملِ بیشتر ادامه بدهد و پیش ببرد...
این نسلی که ماها در آن حضور داشتیم و فعال بودیم و نیروی جوانی داشتیم و جوانیمان را مصرف کردیم، رو به اضمحلال است؛ مثل همهی چیزهای عالم، رو به فنا و زوال است. نسلی که امروز این حقیقت را تحویل میگیرد، شما هستید؛ جوانهای امروز، دانشجوهای امروز هستند. در آینده مسئولیتهای کشور با شماست. طراحان کشور، تصمیمگیران و تصمیمسازان، شماها خواهید بود. میتوانید همین راه را ادامه بدهید، آن را به تکامل برسانید، از ظرفیتهای استفاده نشده استفاده کنید، خلأها را پر کنید و همین چیزهائی را که هی شما میگوئید این اشکال هست، این اشکال هست، این اشکال هست، انتقاد، انتقاد، انتقاد - که درست هم هست - برطرف کنید؛ میتوانید هم این کار را نکنید.
نسل جوانِ امروز میتواند تصمیم بگیرد بر بیعملی. البته چنین تصمیمی نخواهد گرفت؛ من شک ندارم. نسل جوان به خاطر ریشهی دینی این حرکت و پایهی مستحکم اعتقادی این حرکت، این راه را ادامه خواهد داد. برای اولین بار در تاریخ انقلابهای گوناگون در دنیا، انقلابی به وجود آمده است و خودش را به دنیا عرضه خواهد کرد و حرف اول و اصول و ارزشهای اولیهی خودش را با همهی وجود، بدون انقطاع استمرار بخشیده و انشاءاللَّه آن را به هدفهای نهایی خودش. میرساند.» ۱۹/۵/۹۰
انتهای پیام/
29 بهمن تبريز جرقهاي در دل ظلمت/نخستین بار چه کسی گفت مرگ بر شاه / قیام شورانگیز مردم تبریز
۲۲ بهمن به وقت عشق و همدلیاللهاکبر؛ ۴۰ عزت، آزادی و استقلال/ انقلاب میماند انقلابی میمانیم
نظرات